اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین از روزهایی روایت کرد که فشارهای تحریمی از سوی ترامپ شدت گرفته بود، روزهایی که با آمدن کرونا سختتر شد و دریافتی ارزی ایران حدود ۷ میلیارد دلار شده بود، چیزی شبیه درآمد ارزی ایران در سال ۶۵. بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید:
- آقای روحانی هم مثل هر دولت دیگری، کشور را تحویل گرفت. آن زمان پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل بود و چندین قطعنامه ذیل فصل هفتم علیه ایران تصویب شده بود و فقط یکی از آن قطعنامهها که فکر میکنم ۱۹۲۹ بود، کفایت میکرد که هر قدرتی بتواند کشتیهای ایران را بازرسی کند، که هر کدامش میتوانست به صورت طبیعی منجر به آغاز جنگ شود.
این موارد حذف نشده و در تاریخ ثبت شدهاند و اسناد بینالمللیشان وجود دارد. رشد اقتصادی سال ۹۱، منفی ۸ درصد بود. شورای امنیت، اقتصاد کشور را با مشکل جدی روبهرو کرده بود. آقای روحانی در همه بخشها کارهایی انجام داد. در بخش سیاست خارجی کارهایی انجام داد. در بخش اقتصادی کارهایی را انجام داد و در نهایت کشور به آقای رئیسی تحویل داده شد.
- تحریمها از منظری نتیجه همان نظام تصمیمگیری است. اگر یادتان باشد من در همان دوره معاون اولی، اواخر سال ۹۸، در سخنرانیام گفتم که ما تعهدات برجام را انجام دادیم اما ترامپ از برجام بیرون رفته که کار بسیار نابخردانهای بود. توافق بینالمللی بود. ماهها روی آن کار شده بود. کشورهای بزرگِ عضو حق وتوی شورای امنیت در آن حضور داشتند، اینکه یک عضو، آن هم آمریکا که در دنیا ادعای زیادی دارد، اینطور توافق بینالمللی را بههم بزند و از آن خارج شود، کار بسیار عجیبی است، نظام بینالملل دچار مشکل میشود، ولی بههرحال اتفاقی است که افتاده است. او تأکید بر فشار حداکثری دارد و ما راهبرد مقاومت در مقابل فشارحداکثری را پیش گرفتهایم. مهم این بود که ما زمانی به طرف مقابل ثابت کردیم که فشارت شکست خورد و سیستم ما از هم پاشیده نشد. اگر تو هدف داشتی که با فشار اقتصاد ما را نابودکنی، اتفاق نیفتاد. در انتهای سال ۹۸ فکر میکنم قیمت ارز حدوداً ۱۴-۱۳ هزار تومان بود، درحالیکه دو سال واقعاً کشنده را پشت سر گذاشتیم.
- در آخرین جلسه شورای انرژی که در دولت آقای روحانی داشتم، پیشنهادی وزارت نفت برای تعادل گاز آورد، که بر مبنای آن حدود ۸۰ میلیارد دلار منابع میخواست و پیشنهادی که برای فعالیتهای نفتی آورده بودند ۲۰۰ میلیارد دلار منابع لازم داشت و درباره برق و سایر صنایع هم منابع دیگری لازم بود. از سویی تحریمها مانع است بنابراین چون گران کردن دست خودمان است پس میآییم گران میکنیم. مردمی که این اندازه مشکل دارند، حداقل انتظارشان از دولت این است که در دوره مشکلات آنها، افزایش قیمتی داده نشود، چون اگر افزایش قیمت داده شود، ممکن است تبعات امنیتی و سیاسی برای کشور داشته باشد. چه زمانی میشود تصمیم گرفت؟ وقتی مسائل داخلی کشور، پشتوانه بسیار محکمی برای دولت باشد؛ بهعبارتی باید مسئولین دولت از دیدگاه مردم معتبر و کارآمد باشند. اکثریت مردم باید در صحنه حاضر باشند و ما باید قبل از هر تصمیمگیری در مسائل اقتصادی، به سرمایه اجتماعیمان و بازسازی اعتماد مردم فکر کنیم.
- بنزین در دولت روحانی ۳ بار گران شد. یک بار در ماههای اول سال ۹۳ گران شد، که گرانی شدیدی بود و فکر میکنم ۱۰۰ تومان، ۴۰۰ تومان شد و آزاد هم به ۷۰۰ تومان رسید. گفته نشد که یک ریال هم از آن پول میان مردم توزیع شد. مردم ۴۵ هزار تومان میگرفتند. ما گفتیم این ۴۵ هزار تومان کسری زیادی دارد و مبلغی را که اضافه میکنیم، بخشی برای آن کسری استفاده میشود و بخشی هم برای طرح سلامت. این افزایش قیمت اجرا شد و نه نیاز به جلسه سران سه قوه بود و نه نیاز به دیگر تصمیمات، دولت تصمیمی گرفت و اجرا کرد و به قول معروف آب از آب هم تکان نخورد و مردم هم همکاری کردند. تورم نه تنها در اثر این سیاست بالا نرفت، بلکه فکر میکنم در سال ۹۳ تورم حدوداً ۱۵ درصد شد، یعنی تورم ۳۵ درصدی شهریور ۹۲ به ۱۵ درصد رسید. دوباره در عید ۹۴ قیمت بنزین را افزایش دادیم و عدد را به هزار تومان رساندیم. باز هم نگفتیم که میان مردم توزیع میکنیم، گفتیم در همان طرح سلامت و سایر امور ضروری کشور هزینه میکنیم. باز هم بدون هیچ مشکلی این طرح اجرا شد، چون سرمایه اجتماعی دولت خیلی بالا بود و مردم به دولت اعتماد داشتند. مذاکرات با خارجیها شروع شده بود و معلوم بود که داریم با خارجیها به تفاهم میرسیم، هنوز هم به برجام نرسیده بودیم.
- یک بار هم افزایش قیمت در سال ۹۸ انجام گرفت. به نظر من در سال ۹۸ سرمایه اجتماعی دولت بسیار پایین بود. تبلیغات وسیعی که علیه دولت کرده بودند، خروج ترامپ از برجام و فشارهایی که بر زندگی مردم آمده بود و نمیدانستند که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، به اعتماد مردم بسیار آسیب رسانده بود. با وجود آنکه در سال ۹۸ تغییرات قیمت بنزین خیلی زیاد نبود و هزار تومان، هزاروپانصد تومان شد و اعلام شد که تمام پولش یکجا بین مردم توزیع خواهد شد و یک ریالش در بودجه دولت نخواهد رفت و یک ریالش هم در بودجه دولت مصرف نشد، اما اتفاقات ۹۸ رخ داد. سرمایه اجتماعی عامل مهم در تصمیمگیری اصلی کشور است. اگر مردم با شما باشند، میتوان قویترین و دشوارترین تصمیمات را گرفت، اما اگر مردم با شما نباشند گرفتن راحتترین تصمیمات بهسادگی امکانپذیر نیست.
- راجع به تحریمها باید نکته ای را عرض کنم، برخی میگویند «اتفاق خاصی نیفتاده و ما از اول انقلاب در تحریم هستیم.» بله، ما از اول انقلاب در تحریم هستیم، ولی افتخاری نیست، تحریمها هم با هم فرق میکنند. فرض کنید آمریکاییها تحریمی وضع کردهاند، مبنی بر عدم سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی در نفت و گاز ایران و شرکتهای آمریکایی هم این کار را انجام دادند و در نفت و گاز ایران سرمایهگذاری نکردند. یک رقیب از سایر رقبا حذف شد، این به ضرر کسی است که تمایل دارد در کشورش کار انجام شود. اگر همه رقابت کنند، بهترین کیفیت به کمترین قیمت در کشور خواهیم داشت. وقتی رقابت وسیع باشد کارها با قیمت پایین انجام میگیرد، ولی با این حال کار ما از بین نمیرود و شرکتهای اروپایی، چینی و ژاپنی میآیند.
- تحریمهای شورای امنیت بر سر موضوع هستهای، نوع دیگری از تحریمها بود، از آن دسته تحریمهایی بود که برای اولین بار گفته شد ایران نباید نفت، پتروشیمی و فولاد صادر کند. بانک تحریم است و نباید توسط بانک پول جابهجا شود. از نظر قانونی تحریمهای شورای امنیت قانونیترین و قویترین تحریمها است، ولی وقتی شما تحریمهای شورای امنیت را ببینید، هیچکجا گفته نشده است که باید نفت ایران صفر شود.
- در سال ۹۲ که دولت آقای روحانی شروع شد، طبق تحریم شورای امنیت ما اجازه صادرات یک میلیون بشکه نفت را داشتیم. شش کشور را مشخص کرده بودند و گفته بودند در این ۶ کشور با سقف تعیینشده امکان صادرات وجود دارد، مثلاً گفته بودند تعداد مشخصی بشکه به چین، هند، ژاپن، کره و ترکیه میتوان صادر کرد و برای هر یک سهمی را مشخص کرده بودند که از آن ۱ میلیون تقسیم شده بود. بیشترین حجم به چین و بعد به هند، ژاپن، کره و ترکیه میرسید. حتی ۱ بشکه هم اضافهتر نمیبردند. آن زمان آقای اردوغان نخستوزیر بود و ما بارها نشستیم و بحث کردیم که شما سهیمهتان ۱۱۰ هزار بشکه است چرا ۱۰۰ هزار بشکه میبرید؟ میگفت اگر بخواهیم ۱۰ هزار بشکه اضافهتر ببریم، همه حسابوکتابهای ما را بههم میریزند که ثابت کنند ما ۱ بشکه اضافهتر آوردهایم، به همین دلیل چند بشکه کمتر میبریم که کشورمان گرفتار نشود. اقدام غیرمتعارف هم که درآن دوره تقریباً اتفاق نیفتاد و بهعنوان مثال فقط بابک زنجانی بود که در دوره آقای احمدینژاد اقداماتی انجام داده بود.
- تحریمهای ترامپ با شورای امنیت دو تفاوت عمده داشت؛ یکی اینکه گفت: «نفت ایران باید صفر شود.» دوم اینکه اتاق جنگی در وزارت خزانهداری آمریکا درست کرد و نیروهای پیگیر تحریم را چندین برابر کرد که لحظه به لحظه دنبال کنند که هیچ شرکت و طرفی با ایران مذاکره نکند. اگر طرفی با ایران مذاکره میکرد، بلافاصله سفارتخانه آمریکا به آن کشور میرفت و میگفت «شما با ایران مذاکره کردید، میخواهید کشتی به ایران ببرید یا از ایران نفت بگیرید و با ما طرفید یا ما و یا ایران را انتخاب کنید.» ترامپ هدف را گذاشته بود بر چیزی که رسماً اعلام میکرد و آن فروپاشی اقتصاد بود، ولی عملاً هدفشان فروپاشی ایران بود، به همین دلیل هم بود که تیم ترامپ اعلام کردند «ما کاری خواهیم کرد که ایرانیان جشن ۴۰ سالگی انقلابشان را برگزار نکنند.»
- آقای روحانی زمانی که در شهریور ۹۷ به آمریکا رفت میگفت که خیلی از مقامات از پیش ترامپ میآمدند و میگفتند که به ترامپ گفتهایم به برجام برگرد و ترامپ در جواب میگفت که باید صبر کنیم اوضاع ایران کامل بههم خواهد ریخت و گروه جدیدی روی کار خواهد آمد که با هم کمک خواهیم کرد تا ایران را بسازیم؛ یعنی او تا این اندازه امیدوار بود که تحریمها ایران را به چنین نقطهای برساند.
- یک گروه پای ایران ایستادند و همه توانشان را گذاشتند تا اوضاع ایران کنترل شود و نگذارند که هدفی که آمریکاییها و ترامپ و تیمش (پمپئو و بولتون) دنبالش بودند، در ایران محقق شود. آنها نفتکشهای ایران را در دریای سرخ و مدیترانه دنبال و منفجر کردند. اخیراً فرمانده سپاه گفته است «۱۴ نفتکش ایران را منفجر کردند.» البته من هم از قبل گفته بودم، ولی گفته ایشان مهم بود. آنها خباثت را به اوج رساندند. در حالیکه آمریکاییها با تمام ظرفیت آمده بودند که مانع صادرات و جابهجایی پول شوند و اقتصاد کشور را زیر چرخهای فشار خودشان از بین ببرند، فراهم کردن زیرساختها برای ممانعت از این اقدامات، بسیار زیاد زمانبر شد، ولی طوری شد که خودِ آمریکاییها از جمله همین آقای بولتون اعلام کردند که فشار حداکثری ما بر ایران شکست خورد. در همان زمانی که ما با تحریمها به سختی مبارزه میکردیم که بتوانیم یک بشکه نفت بیشتر بفروشیم تا پولش را بگیریم و کالای مورد نیاز مردم را وارد کنیم، بیشترین فشارها علیه دولت بود؛ یعنی اوج و پیک فشارها بود.
- من در مجلس دوم و سوم نماینده بودم. آن روزها گروههایی از مجلس، فرماندهان جنگ را به مجلس میآوردند و با آنها به تندی برخورد میکردند و سؤالات زیادی از آنها میپرسیدند. امام در متنی که برایشان نوشت، تشری به آنها زد که شما چه کارهاید که فرماندهان جنگ را به مجلس میبرید؟ شما حق ندارید در جنگ دخالت کنید و فرماندهان جنگ را اظهار کنید. ما هم حمایت رهبری را پشت دولت داشتیم لذا شورای عالی سه قوه را رهبری به همین دلیل درست کردند. آقای روحانی به آقا اصرار داشتند که ما در جنگ اقتصادی قرار گرفتهایم، شما خودتان فرماندهی جنگ را بهعهده بگیرید ما همه تابع شما خواهیم بود. ایشان در یکی از جلسات که در خدمتشان بودیم، فرمودند که فرمانده جنگ اقتصادی رئیسجمهور است، ستاد هم درست میشود البته شما هم سعی کنید دیگران را قانع کنید.
- در فضای رسانهای و سیاسی آن زمان، کسانیکه تریبون در دست داشتند، برخی از ائمه جمعه و… حملاتی نمانده بود به دولتی که خط مقدم جنگ اقتصادی بود، نکنند، ولی ما خوب عمل کردیم. پایان سال ۹۸ که ۲ سال از تحریمها گذشته بود، همانطور که به شما گفتم، دلار ۱۳-۱۲ هزار تومان بود. یک کالا در ایران به کمبود نرسید. حتی یک مغازه نبود که کالایی را درخواست کنید و نداشته باشد. از اواخر سال ۹۸ کرونا آمد و سال ۹۹ یک سال استثنایی بود.
- سال ۹۹ ما را کرونا زمینگیر کرد. بیماری ناشناختهای که همه دنیا را زمینگیر کرد. ما در تحریم با این بیماری روبهرو شدیم. شرایطمان جوری شد که کل درآمد دریافتی ارزی ما ۷ میلیارد دلار شد. در سال ۶۵، وقتی که من در مجلس بودم، یک سال بودجه آقای مهندس موسوی ۷ میلیارد دلار شد و مهندس موسوی معجزهکرد و کشور را اداره کرد. تصور کنید که سال ۹۹ هم دریافتی ارزی ما ۷ میلیارد دلار شد. مردم احساس کردند که دارو کم شده و برخی کالاها پیدا نمیشود.
- در واقع ۳ جبهه بود، هم تحریمها، هم فشارهای سیاسی مخالفین دولت خیلی پررنگ بود، هم کرونا بود و در واقع باید از تحریمها عبور میکردیم. من فکر میکنم، گروه ترامپ فهمیدند که ایرانیان مقاومت کردهاند و تحریمها شکست خورده است. بایدن که آمد، من فکر میکنم فرصت طلایی بود، ما میتوانستیم در همان سال ۹۹ و ۱۴۰۰ توافق کرده و مشکلات مردم را حل کنیم. مردم را از این گرفتاری بیرون بیاوریم اما عدهای اجازه ندادند. روزی آنها در تاریخ در بین وجدانهای مردم ایران محاکمه خواهند شد، که چرا اجازه ندادند مردم از این فشارها بیرون بیایند؟
- در شروع سال ۹۹ کرونا همه دنیا را گرفت. رشدهای اقتصادی منفی شد. میزان مصرف نفت به شدت کاهش یافت. امروز آقایان میگویند در روز ۱۲۵ میلیون لیتر بنزین مصرف میشود که به نظر من آن زمان ۱۰۰ میلیون و در پیک ۱۱۰ میلیون لیتر مصرف میشد. ما در ۴-۳ ماه اول مصرف بنزینمان ۴۸ میلیون لیتر شد.
- هیچ وقت نمیشود درباره زیرساختهای دوران تحریم صحبت کرد. لذا در ماههای اول قیمت نفت در دنیا منفی شد و خیلی از کشورها برای اینکه تولیدشان نیفتند میگفتند که اگر کسی نفتمان را بگیرد، مقداری اضافه هم میدهیم. قیمت نفت به ۱۶-۱۷ دلار رسید. پس از مدت زمانی بالاخره واکسن آمد و اوضاع کشورها یکی پس از دیگری بهتر شد و کارها راه افتاد. قرنطینهها و محدودیتها از بین رفت. همه این موارد باعث میشد فروش نفت کلاً کاهش پیدا کند و طبیعی بود که ما در شرایط تحریم کاهش بیشتری را تجربه کنیم. از شهریور و مهر به بعد صادرات ما افزایش یافت؛ چون ما برای مقابله با تحریم زیرساختهای خوبی را ساخته بودیم. یک سال تا یک سال و نیم وقت ما گرفتهشد تا آن زیرساختها آماده شد.
- هیچ زمان هم نمیشود راجع به آن زیرساختها توضیح داد؛ چون بالاخره دشمن نباید بداند زیرساختها چه بود و ما چطور نفت ایران را میبردیم و در جای دیگر بهعنوان نفت غیر ایران میفروختیم؛ چون هیچکسی به نام نفت ایران، تحویل نمیگرفت و باید معلوم میشد که این نفت، مختص ایران نیست و کشتی هم متعلق به ایران نیست. باید کاری میکردیم که طرف مقابل بتواند اعتماد کند و بگیرد. صادرات فرآورده و میعانات و نفت پس از شهریورماه و فکر میکنم در اواخر سال ۹۹ حدود یک و نیم میلیون بشکه بود. دوستان شوخی میکنند؛ یعنی اطلاعاتشان ناقص است. البته دوره آقای بایدن اصلاً سختگیریها نبود. یکی از مقامات آسیایی به آقای روحانی گفته بود: «رئیسجمهور آمریکا گفته که با آن که ما تحریم کردهایم، اما شما خرید کنید که در فشار قرار نگیرند.» ترامپ کاملاً عکس او بود و میگفت: «ما تحریم کردهایم. وای اگر یک بشکه بخرید.» این دیدگاهها متفاوت است. من فکر میکنم چون بایدن در تبلیغاتش گفته بود: «میخواهیم به برجام برگردیم.» خیلی آمادگی داشت که توافق شود، حتی در سال ۱۴۰۰ به ما گفته شد که توافق نهایی شده است، من مجبور شدم بهعنوان یک ایرانی نامهای به آقای رئیسی در بهمن ۱۴۰۰ بنویسم که اگر توافق کردید چه فرصتها و تهدیدهایی وجود دارد. از فرصتها چطور باید استفادهکنید.
- وقتی که توافق برجام شد، اگر خاطرتان باشد، یکی از مسائل ما هجوم شرکتهای خارجی برای کار در ایران بود. جوری شده بود که یکی از دغدغههای من این بود، وقتی شرکتی به ایران میآید بالاخره با یک نفر ملاقات کند و مأیوس برنگردد و نگوید که به ایران رفتم و انقدر تعداد شرکتها زیاد بود که من حتی نتوانستم معاون وزیر را ببینم. لذا ما اتاق بازرگانی را آن موقع درگیر کردیم تا زمانی که شرکتها میآیند از بخش خصوصی، برای مذاکره بفرستند. من فکر کردم که باید مواردی از این دست را به اطلاع رئیسجمهور برسانم که اگر توافق صورت گرفت، استفاده کنند. بعد به هر دلیلی توافق نشد و در مرحله بعد؛ یعنی خرداد ۱۴۰۱، که جنگ اوکراین شده بود، مذاکرات را ادامه ندادند. گفتند که زمستان سخت آنچنانی در اروپا خواهد شد و نباید امضا کنیم. یکی از اعتراضات اروپاییها به ما این است که شما ۲ بار توافق قطعی ما را پس دادید. لذا فکر میکنم دوستان بیشتر موافق خودشان این حرفها را میزند؛ چون میدانند چنین حرفهایی هیچجا پذیرفته نمیشود. اگر برحرفشان تأکید داشتند باید با مسئولین طرف مقابل خودشان مذاکره میکردند. آقای زنگنه چهقدر اصرار کرد که آقای جلیلی بیا با هم درباره کرسنت مناظره کنیم.
- طبق توافقی که دوستان انجام دادند، عمر برجام مهرماه سال آینده تمام میشود. تا مهر سال آینده اگر توافقی انجام گیرد، میتواند در قالب برجام باشد. اگر خدایی نکرده، حرفهای نامربوطی که اروپاییها میزنند مبنی براینکه میخواهیم مکانیسم ماشه را فعال کنیم و تحریمهای شورای امنیت را برگردانیم، درست باشد، بهنظرم باید ایران از تمام ابزارش استفاده کند که چنین اتفاقی نیافتد. اروپا در دوره روحانی طوری بود که شخص خودِ ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در جلسه ۱۵ نفره شورای امنیت که یکی از سفرا شرکت میکنند، شرکت کرد تا بتواند علیه ایران رأی بگیرد. از آنجا که رابطه ایران با اروپا خوب بود و اروپاییان مدافع بودند، رئیسجمهور آمریکا نتوانست بیش از ۱ رأی بگیرد و نهایتا با ۲ رأی آمریکا و یک رأی جزیره از جلسه بیرون آمد. ما با اروپا رابطهمان اینچنین بود و دلیل ندارد که رابطهمان را بههم بزنیم و بگذاریم آشفته شود. ما باید با اروپا گفتوگوی جدی کنیم تا بالاخره بفهمیم که حرفشان چیست؟ چرا و چه اتفاقی در این فاصله افتاده است؟ آنها دغدغههایی روی اوکراین دارند. ما هیچوقت در تاریخ ایران طرفدارِ حمایت از کشوری نبودهایم که به کشور دیگر تجاوز کند. بالاخره ما جنگ، تجاوز، کشته شدن مردم خودمان و مردم طرف مقابل را دیدهایم و میدانیم چه خسارتهایی دارد. لذا باید با اروپاییها هماهنگ شویم که به چنین نقطهای نرسیم. انشاءالله اگر به این نقطه نرسیم، که من امیدوارم به همت وزارت خارجه و آقای عراقچی این اتفاق نخواهد افتاد، در این صورت ایران میتواند برجام را احیا کند. حالا اسمش را هر چه میخواهند بگذارند. مردم اصلاً دنبال این نیستند که یک اسم خوب و مقدس است و اسم دیگر نامقدس است. اگر تفاهمی شود که تحریمها کنار برود، ما دست هر کسی این گام را انجام دهد، خواهیم بوسید و میگوییم او قهرمان ما است.
- سال ۹۸، یکی از موارد اختلافی ما با آقای روحانی همین موضوع بنزین بود. من آن زمان معتقد بودم که سهمیه فردی بنزین بدهیم بهجای سهمیه خودرویی. در جلسه سران ۳ قوه که مطرح شد، من این پیشنهاد را ارائه دادم. البته قرار نبود مطرح کنم، اما گفتم سهمیه فردی بدهیم، بالاخره بنزین مختص همه مردم ایران است. خانواده ۵ نفری که خودرو ندارد، میتواند ۵ سهمیه بگیرد. اگر میخواهیم به هر فرد ۳۰ لیتر بدهیم، آن خانوادههم ۱۵۰ لیتر بنزین داشته باشد. یک خانواده دو نفره هم که ۴ خودرو دارد، ۶۰ لیتر بگیرد و قرار نباشد برای هر خودرویش یک سهمیه ۶۰ لیتری بگیرد. میدانستم که اجرایش سخت است. خصوصاً که ایده نویی بود. آقای روحانی هم از همین نگران بود. تنها موضوعی که ما در دوره ۸ سال با آقای روحانی به اختلاف تندی خوردیم، همین موضوع بنزین بود که عکسالعمل آقای روحانی بد بود و من هم ناراحت شدم و دیگر پیگیری نکردم.
- دولت میگوید من به هر فرد ۳۰ لیتر میدهم فرضاً به قیمت ۳ هزار تومان و ممکن است شما که نمیخواهی ۳۰ لیتر را استفاده کنی بگویی من بنزینم را کمتر از ۲۰ هزار تومان به کسی نمیفروشم. مردم صاحب بنزین میشوند. این ایدهای است که ما باید مردم را در این موضوع سهیم کنیم.
- حدود ۴۳-۴۲ درصد مردم ایران هیچ خودرویی ندارند. این مهم است و به یک باره به ۴۳-۴۲ درصد از خانوارهای کشور کمک خوبی میشود. من معتقدم زمان طرح چنین موضوعاتی خیلی مهم است و باید روزی به اصلاحات اقتصادی دست زد که نگاه به آینده مثبت است. همانطور که گفتم سال ۹۳ و ۹۴ مردم به آینده مثبتنگر بودند و میدانستند با غرب توافق خواهند کرد، تحریمها از بین میرود و وضع بهتر خواهد شد، لذا عکسالعملی نداشتند. امروز مردم میگویند: هرسال وضعمان بدتر خواهد شد، دولت هم میخواهد در آن سال بد این اتفاقات را رقم بزند.
- در دوره آقای روحانی مقاطعی پیش آمد که میتوانست مسأله حصر حل شود. هر مقطعی یک اتفاق این قضیه را عقب میانداخت. در حال حاضر هم چیزی که شنیدهام این موضوع است که رئیس قوه قضائیه، آقای پزشکیان، نظرشان درباره آقای کروبی این است که باید حصر تمام شود.